English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6130 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ultramarine U واقع در انسوی دریا
overseas U ماوراء بحار
transpontine U واقع در انسوی پل
tranalpine U واقع در انسوی کوه الپ ماورای الپی
tramontane U واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
oversea U ماورای بحار
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
beyond U انسوی
oer U بر انسوی
on the opposite side U در انسوی دیگر
lee U انسوی کشتی که از باد در پناه است بادپناه
neap tide U کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity U نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
intercostal U واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
aerospace U فضای ماوراء جو
numinous U ماوراء الطبیعه
transcutaneous U ماوراء پوستی
ultrafiche U ماوراء فیش
supernatural U ماوراء طبیعی
ultrasonic U ماوراء صوت
hypersonic U ماوراء الصوت
supersonic U ماوراء صوت
ultraviolet U ماوراء بنفش
transmountain U ماوراء کوهستانی
transmontane U ماوراء کوهستانی
ultrasonics U ماوراء صوت
pellucid U حائل ماوراء
supersensible U ماوراء محسوسات
transcutaneal U ماوراء پوستی
violet ray U اشعهء ماوراء بنفش
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
meta metalanguage U ماوراء فوق زبان
transcendentalism U فلسفه ماوراء الطبیعه
ultraviolet light U نور ماوراء بنفش
supernaturalism U فلسفه ماوراء طبیعه
supersensible U ماوراء عالم حواس
transduction U عبور از ماوراء چیزی
semiopaque U کمی حاجب ماوراء
transfinite U ماوراء اعداد محدود
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
ultrahigh frequency U بسامد ماوراء زیاد
beyond U انطرف ماوراء دورتر
metaphysics U مبحث علوم ماوراء طبیعی
ultrashort drilling U مته کاری ماوراء صوت
metaphisical U مربوط به علم ماوراء طبیعت
metaphysician U دانشمند علوم ماوراء طبیعی
usli U مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
anaclitic U متعلق به
thereof=of that U متعلق به ان
dependent U متعلق
appurtenant U متعلق
thereof U متعلق به ان
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
hypnic U متعلق بخواب
hereof U متعلق باین
hempen U متعلق به شاهدانه
chromic U متعلق به کرومیوم
heraldic U متعلق به منادی
my U متعلق بمن
bridal U متعلق بعروس
alary U متعلق به بال
conventual U متعلق بخانقاه
our U متعلق بما
arcadian U متعلق به ارکاد
therof U متعلق بان
attached U مربوط متعلق
subscriber's line U خط متعلق به مشترک
adamic U متعلق به ادم
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
oversea U متعلق بماوراء دریاها
waterside U متعلق به کناردریا ساحل
eolithic U متعلق به اغاز عصرسنگ
subscriber's loop U حلقه متعلق به مشترک
It belongs to him personally. U متعلق بشخص اوست
acromial U متعلق بنوک شانه
ci devant U متعلق بدوره سابق
then U متعلق بان زمان
archiepiscopal U متعلق به اسقف بزرگ
slsi U Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
hostile U متعلق به دشمن خصومت امیز
stablemate U اسب مسابقه متعلق به یک گروه
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
epigraphical U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphic U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
alar U متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
accipitrine U متعلق به مرغان شکاری بازمانند
proprietary U متعلق به ملاک وابسته به مالک
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
quicquid plantatur solo , solo cedit U منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
zoon U هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
domain U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
this house belong tome U این خانه متعلق بمن است
domains U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
private U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
commonest U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commoners U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
common U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
privates U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
no man's land U سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
associated company U شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
extra atmospheric U متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
preatorian U وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
kame U تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
eprom U PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
hyper U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
parathyroid U غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
ldl U یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
neotropical U متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
Medici Mamluk rug U قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
asea U در دریا
sea foam U کف دریا
sea froth U کف دریا
mere U دریا
sea bed U کف دریا
the blue U دریا
lough U اب دریا
acajou U دریا
sepiolite U کف دریا
merest U دریا
main U دریا
asea U به دریا
saltwater U اب دریا
benthos U ته دریا
meerschaum U کف دریا
d.j.'s locker U ته دریا
meerscham U کف دریا
floods U رو د دریا
flooded U رو د دریا
bree U دریا
holm U دریا
overboard U در دریا
cuttle bone U کف دریا
flood U رو د دریا
cuttlebone U کف دریا
on the sea U دریا
high water line U خط مد دریا
at sea U در دریا
seabed U کف دریا
high water U مد دریا
high tide U مد دریا
ground U کف دریا
channels U دریا
channelled U دریا
waterscape U اب دریا
seas U دریا
channeling U دریا
sea U دریا
channeled U دریا
ocean foam U کف آب دریا
sea foam U کف آب دریا
the deep U دریا
beach foam U کف آب دریا
high tides U مد دریا
spume U کف آب دریا
the wave U دریا
channel U دریا
in reality U در واقع
situating U واقع در
post mortem U پس از واقع
situated or situate U واقع
situates U واقع در
bestead U واقع
situate U واقع در
postmortem U پس از واقع
indeed U در واقع
substantially U در واقع
As it were U در واقع
naval aviation U هوا دریا
seasickness U دریا زدگی
seabirds U مرغ دریا
waterscape U منظره اب دریا
seabird U مرغ دریا
man overboard U ادم به دریا
deep-sea U ژرف دریا
marine transgression U پیشروی دریا
seahorse U اسب دریا
ocean bound U رهشپار دریا
high tide U حداکثر مد دریا
strands U کنار دریا
pelagic U ساکن دریا
high tides U حداکثر مد دریا
Recent search history Forum search
2مفعول
2معنی اسم تیتان چیست؟
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
1این جمله اسپانیایی هستش و معنی فارسیش رو میخوام . باگوگل ترنسلیت این معنیشه:متعلق به خانواده پروکوم است و در مفهوم انتخاب گنجانده شده است . اگه میشه معنی جمله اسپانیایی اگه هم نمیشه فقط معنی پروکوم ؟
010/5d?
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com